۱۳۸۸ شهریور ۲۹, یکشنبه

" و ناگهان چقدر زود دیر می شود..."

جایی می خوندم: بهتره آدم غرورشو به خاطر کسی که دوست داره از دست بده تا کسی رو که دوست داره به خاطر غرورش از دست بده.

چرا فکر می کنیم که همیشه فرصت برای جبران هست؟

چرا فکر می کنید که طرف مقابلتون از جنس آهنه که هر چی رو که بگید، هر چی رو که بشنوه و هر چی رو که ببینه می تونه تحمل کنه و باهاش کنار بیاد؟

چرا آنقدر زود قضاوت می کنیم در حالیکه دوست نداریم زود قضاوت بشیم؟

چرا داریم فرصت ها رو از بین می بریم؟

فکر می کنی فرصت بهتری به دست می آری؟

اگه این طوره، بسم ا... برو، اما به این امید نباش که هروقت خواستی و برگشتی کسی منتظرت مونده باشه.

برو، سوار بر ترک غرورت بشو ویکه سوار پیش برو....

برو امیدوارم به اون چیزی که می خواهی برسی، اما یادت نره که خیلی زود فرصت ها از دست می رن.

برو اما نکن که باید همیشه منتظرت بمونن.

برو اما یادت نره که چی رو پای غرورت زمین زدی و ذبح کردی.

برو .......... خدا پشت و پناهت.

هیچ نظری موجود نیست: