" کسی که چرایی برای زیستن دارد از پس هر چگونه ای نیز بر می آید"
هر کاری با هدف و انگیزه ای خاص انجام می شه. شاید در بی انگیزه ترین کار ها هم انگیزه ای پنهان باشه که یا در اثر روز مرگی ها کمرنگ شده و به چشم نمی آد یا اینکه هنوز کشف نشده.
انگیزه ها رو توی دو دسته تقسم بندی می کنند: انگیزه های درونی و انگیزه های بیرونی.
خیلی از افراد معتقدند که انگیزه ها یی که اونا رو به حرکت وا می داره باید بیرونی باشن و بالعکس خیلی هم هم معتقد هستن این انگیزه ها باید درونی باشن و از دورن فرد بجوشن.
شاید برای هر آدمی این انگیزه ها متفاوت باشه و نسخه ای باشه که نشه برای فرد دیگه ای پیچید.
اما، به نظر شما انگیزه انجام کاری باید بیرونی باشه یا درونی؟
چرا؟
و راه کارهای ایجاد این انگیزه ها به نظر شما چی هستن؟
خیلی وقت ها انگیزه برای انجام کاری کافیه اما برای ادامه کار نه و باید دوباره این انگیزه ها به روز رسانی بشن و تقویت بشن به نظرتون این کار چطور انجام می شه؟
امیدوارم همه دوستای خوبم، با نظراتشون کمکم کنند تا بتونم به این سوالات که برام مهم هستن، جواب بدم.
سپاسگزار الطاف شما
سکوت