" خدایا اگر زندگی دوباره ای می داشتم، نمی گذاشتم حتی یک روز بگذرد،
بی آنکه به مردمی که دوستشان دارم بگویم که دوستتان دارم
به انسان ها می قبولاندم که محبوب من اند و همواره در کمند عشق زندگی می کردم.
خدایا، اگر دل در سینه ام همچنان می تپید، نفرتم را بر یخ می نوشتم و طلوع خورشید را به انتظار می نشستم ...
با اشک هایم گل های رز را آب می دادم تا درد خارها و بوسه گلبرگ هایشان را احساس کنم.
به انسان ها نشان می دادم که چه در اشتباهند که گمان می برند وقتی پیر شدند
به هر کودکی دو بال می دادم اما رهایش می کردم تا خود پرواز را بیاموزد
بدانند خوشبختی واقعی، درک عظمت کوه است. دریافته ام که وقتی
طفل نوزاد برای اولین بار با مشت کوچکش انگشت پدر را می فشارد، او را برای همیشه به دام می اندازد.
دریافته ام که یک انسان فقط زمانی حق دارد به انسانی دیگر از بالا به پایین نگاه کند که ناگریز باشد
او را یاری دهد تا روی پاهای خود بایستد."
۳ نظر:
سلام
قشنگ بود ...شعارهای قشنگی بودن
ممنونم.
سلام سکوت عزیزم
ممنونم ازت
ارسال یک نظر