۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

فراموش نکنیم ...

مرگ تدریجی ما شروع خواهد شد

اگر سفر نکنیم

اگر مطالعه نکنیم


اگر به صدای زندگی گوش فراندهیم

اگر به خودمان بها ندهیم


مرگ تدریجی ما شروع خواهد شد

هنگامی که عزت نفس را در خود بکشیم

هنگامی که دست یاری دیگران را رد کنیم


مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد

اگر بنده عادت های تکراری خویش باشیم

اگر دچار روزمرگی شویم

اگر تغییری در رنگ لباس خود ندهیم

یا با کسانی که نمی شناسیم سر صحبت را باز نکنیم


اگر احساسات خود را ابراز نکنیم

همان احساسات سر کش که

موجب درخشش چشمان ما می شود

و دل مارا به تپش در می آورد


مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد

اگر تحولی در زندگی خویش ایجاد نکنیم هنگامی که

از حرفه یا عشق خود ناراضی هستییم

اگر حاشیه امنیت خود را برای آرزویی به خطر نیندازیم


برای یک بار هم که شده

از حقیقتی عاقلانه بپرهیزیم

باید زندگی را امروز آغاز کنیم

بیایید امروز خطر کنیم

همین امروز کاری بکنیم

اجازه ندهیم دچار مرگ تدریجی بشویم

فراموش نکنیم شاد بودن را

(پابلو نرودا)

***

پ ن: شعر نرودای بزرگ را از وبلاگ استاد فرزانه جناب محمد حسن جعفری سهامیه به عاریت گرفتم.

امیدوارم بر من این تاخیر را ببخشایند و به دیده عفو بر من بنگرند که عمدی در این فراموشی نبوده.

با آرزوی موفقیت برای ایشان.

۲۰ نظر:

سپيدار گفت...

سلاااااااااااااااااام
خوبي گلم ؟
حالا ديگه بي خبر آپ مي كني ؟ باشه تلافي مي كنم
مطلبت خيلي قشنگ بود واقعا لذت بردم
ممنونم (به خاطر پست قشنگت نه به خاطر اينكه دعوتم نكردي!!!)

تنگنا گفت...

... ازبزرگ شیلی گفتید ...!
ما محکوم هستیم به این زندگی و مرگ تدریجی ما
با فشار زمان بر روی ذهنمون وروحمون شروع شده!
پس از همین الان بشمارید یک ...دو ...
.....
"آب را هوا را
نان را از من بگیر
اما خنده ات را نه !
تا چشم از دنیا مبندم!!!!!"(پابلو)

دنیا گفت...

سلام سکوت عزیز
ممنون از انتخابت...زیبا بود...
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد اگر حاشیه امنیت خود را برای آرزویی به خطر نیندازیم ...

قو(مرمر) گفت...

سلام
مطلبت فوق العاده جالب بود.
چقدر از این مرگ تدریجی میترسم
راستی آپم دوست من

محمد گفت...

سلام سکوت عزیز و مهربونم

پابلو نرودا که اهل کشور شیلی هست ؛ خودش مبتلا به سرطان بوده و کتابی داره که اسمش در خاطرم نیست اما در اون کتاب خیلی زیبا نوشته هایی گذاشته که مرگ و سرطان رو در لحظه لحظه زندگیش چشیده و اونو در قالب شعرهایی بسیار زیبا و تاثیر گذار آورده تا اینکه بهترین جایزه ادبی رو هم میگیره .

این پستت رو در همون کتاب دیدم .

تو خیلی مهربونی سکوت عزیزم
دلت شاد ولبت همیشه خندون

عاصی گفت...

زمان را با دست های حقیر نسنج زمان ...کتاب تاریخ را در خود هضم کرده است!!!!!!!!
"...ای کاش که جای آرمیدن بودی / یا این ره دور را رسدن بودی.....!"...
"...و تنها به یک شعر از اخوان اشاره میکنم!.."
یگانه دشمن جهان هم آشکار هم نهان
زمان زمان زمان زمان!!!!"

ماهک گفت...

می ترسم مرگ تدریجی ام خیلی وقت باشه که شروع شده باشه...

تنگنا گفت...

از غم جدا مشو که غنا میدهد به دل
اما چه غمی غمی که خدا میدهد به دل!
نمیشه عزیز..برای بعضی ها گول زدن خودشان هم سخت است چه برسد به دیگران!

سپیدار گفت...

به به
جگر طلا آمارگیرتو عشق است
مبارک است انشالله
قربانت
بوووووووووووووووووووس

سپیدار گفت...

خب مگه نمی دونی من ندارم !!!!!!!!
خوش بگذره!!!
جای منو خالی کن
بی وفااااااااااااا
بلد نیستم نصب کنم
اکشال نداره می رم وبگردی !! اون هم خوبه خوش می گذره

ناشناس گفت...

"..سکوت به خانه ام آمد
سکوت سرزنش داد
سکوت ساکت بود
سرانجام چشمانم از اشک لبریز شد ..(م.امبد)
ممنون بزرگوار !
همچنین پیوند خوردید به دنیای مجازیه من!!!!!!

kelk shid گفت...

ما هر روز متولد می شویم و این فرصتی دوباره است برای ساختن از دست رفته ها...

تينا گفت...

سلام

خيلي جالب گفته

سپیدار گفت...

سلام جیگر از الان دعوتی برای شب !!!!!
زود بیای ها !!
از من گفتن بود
مخلص شما سپیدار

مهرداد محمودی گفت...

درود

زیباست من این شعر رو خیلی دوست دارم.

هزاران گل سرخ

مهرداد محمودی گفت...

درود
من عاشق این شعر پابلو نرودا هم هستم.

نان را از من بگیر،

اگر میخواهی

هوا را از من بگیر

اما خنده ات رانه

روشنی را،بهار را

از من بگیر

اما خنده ات را هرگز ...

تا چشم از دنیا نبندم .....

هزاران گل سرخ

محمد گفت...

سلام سکوت جون مهربون

always reminding oneself that being alive requires an effort by far greater than the simple fact of breathing Only a burning
patience will lead to the attainment of a splendid happiness

((همیشه به یاد داشته باشیم که زنده بودن مستلزم تلاشی است خیلی بیشتر از نفس کشیدن ساده . تنها صبر و تحمل پرشور منجر به دست یابی به خوشبختی باشکوه می گردد)) پابلو نرودا

شاد و سلامت باشی
در پناه خدا

علی گفت...

چه جوری میشه از مرگ تدریجی فرار کرد؟یعنی هر کاری که اینجا گفته عکسشو انجام بدیم؟فرار از روزمرگی یعنی چی؟اصلن روز مرگی چیه؟شاید ما مرده باشیمو خبر نداشته باشیم،اگه مردیم کدوم دم مسحایی می تونه زندمون کنه؟
زنده باشی

ماهک گفت...

سلام دوست من...
نفرمایید شما یکی از دوستان خوب من در دنیای مجازی هستید...

سیاوش گفت...

بوی قهوه ... بوی عکس... دوتا فنجون بر عکس..... اشتیاق دیدن ما عکس ما دوتا توی قاب... یا تماشای تو اون لحظه که میری توی خواب... آپم وقت کردی بیا