" کسی که چرایی برای زیستن دارد از پس هر چگونه ای نیز بر می آید"
هر کاری با هدف و انگیزه ای خاص انجام می شه. شاید در بی انگیزه ترین کار ها هم انگیزه ای پنهان باشه که یا در اثر روز مرگی ها کمرنگ شده و به چشم نمی آد یا اینکه هنوز کشف نشده.
انگیزه ها رو توی دو دسته تقسم بندی می کنند: انگیزه های درونی و انگیزه های بیرونی.
خیلی از افراد معتقدند که انگیزه ها یی که اونا رو به حرکت وا می داره باید بیرونی باشن و بالعکس خیلی هم هم معتقد هستن این انگیزه ها باید درونی باشن و از دورن فرد بجوشن.
شاید برای هر آدمی این انگیزه ها متفاوت باشه و نسخه ای باشه که نشه برای فرد دیگه ای پیچید.
اما، به نظر شما انگیزه انجام کاری باید بیرونی باشه یا درونی؟
چرا؟
و راه کارهای ایجاد این انگیزه ها به نظر شما چی هستن؟
خیلی وقت ها انگیزه برای انجام کاری کافیه اما برای ادامه کار نه و باید دوباره این انگیزه ها به روز رسانی بشن و تقویت بشن به نظرتون این کار چطور انجام می شه؟
امیدوارم همه دوستای خوبم، با نظراتشون کمکم کنند تا بتونم به این سوالات که برام مهم هستن، جواب بدم.
سپاسگزار الطاف شما
سکوت
۹ نظر:
سلام عزيزم
قربونت برم ما رو رنگ نكن خودت آخرشي
ولي اگه قصدت امتحان و اين حرفاست بايد بگم كه بدون انگيزه ي بيروني هيچ كسي موفق نمي شه و بايد با تعين هدف هاي كوتاه مدت انگيزه رو تقويت كرد
كوتاه و مختصر در حد نمره ي قبولي
خسيس نباش ديگه دست باز تصيح كن
ارادتمندت :سپيدار
سلام سکوت عزیز
به نظرم حتی انگیزه های بیرونی منشا درونی دارند...درواقع هر چیزی از درون انسان نشات میگیره...عقاید و نیازهای خود ما هستند که انگیزه هامون رو تعیین میکنن...و این طبیعی ایه که بخشی از اونا سمت و سوی درونی داشته باشن و بعضی بیرونی...
منم با دنیا موافقم همه انگیزه ها منشا دورنی دارن و البته ریشه در نیاز های جنسی.....
سلام سکوت عزیز و مهربونم
معمولاً اینجور میگن که طی جریان انگیزش نیروی لازم برای انجام کار فراهم می‌شه. در واقع انگیزش مثل موتور رفتاری انسانه . اما ماهیت خود اون کار خیلی مهمه . اینکه :
نوع کار مورد نظر چیه؟ به چه اندازه دشواره ؟ درچه مدت زمانی باید انجام وتمام شود؟ نتیجش چیه ؟
شرایط محیطی هم نقش مهمی در ایجاد انگیزه داره مثل نور ؛ فضا ، سروصدا و ...
اما چیزی خیلی مهمی که آدم باید در ذهنش واسه زنده کردن اون انگیزه به کار ببره استفاده از تصاویر، شعارها و جملات الهام‌بخشه .
یه نمونه خیلی ساده اش اینه که :
تصاویر، شعارها و جملات الهام‌بخش و انگیزه دهنده رو روی در یخچال یا هر محل دیگری که در معرض دیده بزنیم .
مثلاً توی خوابگاه که بچه ها واسه شستن ظرفها ؛ بی حال بازی در میاوردن و اتاق داشت به گند کشیده میشد از این کارها میکردیم .البته آدم بی حال اخرش جون به جونش هم کنی فایده نداره .
یا مثلاً من که درگیر سرطانم وبا اون دارم مبارزه میکنم از واژه صدای پای زندگی استفاده کنم و برم با تصاویر افرادی که سرطانشو شکست دادن فایل powerpoint درست کنم .
شعار هم مثل «تو می‌تونی» یا «ادامه بده» ؛ می‌تونه انگیزه لازم برای پیشرفت را بده .
همین جا به با محبتت سکوت عزیز هم سلام میرسونم .
درود به تو و مهربونیهات سکوت عزیزم ؛ خیلییییییییییی گلی سکوت جون
سلام دوست من... بسته به كاري كه مي خواي انجامش بدي نوع انگيزه ات هم متفاوته .. البته انگيزه هاي دروني عموما پايدار تر از انگيزه هاي بيرونيه... اما انگيزه هاي بيروني برا ي انجام كارهايي كه نياز به زمان كمتري داره بهتر جواب مي ده...
سال نو مبارک
به نظر من انگیزه های بیرونی بیشتر به درد آغاز کار میخورن ولی برای ادامه دادن کاری باید حتما انگیزه درونی داشت.
برای مینیاتور حدودا سه چهار تا تابستون کلاس رفتم ولی چون رشته تحصیلیم تو یه جهت دیگه بود نمی تونستم منسجم کار کنم و همه کارام پراکنده بودن. بعد از ازدواج مجبور شدم بیام تهران و از استاد خودم دور افتادم اما دارم کار طراحی رو از پایه ادامه میدم چون فکر میکنم زیر بنای مینیاتوره.در هر حال اگه جایی رو برای آموزش سراغ داری ممنون میشم آدرسش رو بهم بدی .
از انگيزه ها كه بگذريم... نظر خودت چيه؟؟!!!
بن بست يعني الان همه ي انگيزه هاي بيروني و دروني ات رو از دست دادي؟؟؟؟ اين كه خيلي سخته...
به اين اعتقاد داري كه گاهي اوقات اين خود ما هستيم كه بايد در درونمون انگيزه آفريني كنيم؟!!!!
ارسال یک نظر